تمثیل در شعروترانه)))))
وقتی برای روشن شدن مطلبی پیچیده، اون رو به موضوعی ساده تر تشبیه کنیم و یا برای اثبات موضوعی نمونه ای بیاریم، آرایه ی تمثیل به وجود میاد
مثل:
- من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش / هر کسی آن درود عاقبت کار، که کشت (حافظ )
- دل من نه مرد آن است که با غمش برآید / مگسی کجا تواند که بیفکند عقابی (سعدی )
- محرم این هوش جز بیهوش نیست / مرزبان را مشتری چون گوش نیست (مولوی )
یا....
مثال از ترانه ی (همون اشکا)نوشته ی خودم:
تومثل شمع خاموشی٬من اما باتو دلگرمم
به امید یه کم سوختن همش دور تو می گردم
ببینید برای درک بهتر مخاطب اومدم مخاطب ترانه رو به شمع تشبیه کردم و گوینده رو به پروانه ای که به دور اون شمع خاموش می گرده .خاموشی شمع تمثیلی از سردی و بی روحی رابطه ست که به خوبی می تونه بیانگر اون حس باشه
پیروز باشید